با توجه به اینکه طراحی و ساخت و ساز بصورت سنتی یا بهتر بگوئیم استفاده از سیستمهاو متدولوزی طراحی و ساخت و ساز که تا بحال بصورت عموم مطرح بوده است نمیتواند به نیازهای مسکن و عموما ساخت و ساز که در کشور برنامه ریزی شده است جوابگو باشد .
میتوان سعی در این داشت که با تفحص و برنامه ریزی صحیح و استفاده از سیستم های نوین که در کشور های دیگر در چنین مقطع زمانهای بحرانی بکار گرفته شده و با توجه کامل به مفهوم و کانسپت فرهنگی و الگوهای اجتمایی کشورمان این سیستمهارا منطبق و مورد استفاده قرار داد.
همانطوریکه از بررسی هائی که ارگانهای مسئول در مورد احتیاج مسکن در ایران انجام داده اند چنین برمیآید که حدوداً با تولید پانزده میلیون واحد مسکونی در طول ده سال و یا به معنی دیگر یک میلیون پانصد هزار واحد مسکونی در سال و با توجه به ازدیاد سکنه شهرها و روستاها بتواند بطور تقریبی به این نیاز جوابگو باشیم.
البته واضح است که فقط استفاده و بکار گرفتن سیستمهای جدید ساختمانی و سرویسهای تاسیساتی و غیره مربوطه به آن نمیتواند به سادگی جوابگوی کاملی به مسئله اصلی باشد بلکه میبایست حتیالمقدور به مفهوم واقعی توسعه پایدار و در نتیجه شهر پایدار و معماری پایدار توجه کامل داشت.
اگر به تحقیقاتی که تا به حال در این مورد انجام گرفته توجه داشته و نسبت به آن بیاندیشیم خواهیم دید که سوختهای فسیلی که جهت دستگاههای گرمازا و سرمازا و حمل و نقل مورد استفاده قرار میگیرد باعث گرمتر شدن کره زمین و آلودگی محیط طبیعی شده و قطع درختان و بیتوجهی به عناصر طبیعی که باعث تصفیه هوا و مولدهای اکسیژن هستند ریههای طبیعی محیط را از بین میبرد و مصالح و طریقه بکارگیری آن و نحوههای عایقکاری در ساختمانها اصولی و صحیح نمیباشد.
روابط مخصوصی که مابین روند طراحی ساختارهای محیط و طراحی شهری و برنامهریزی شهری و شهرسازی و محیط طبیعی وجود دارد یکی از مهمترین مسائلی است که طول زندگی ساختمانها و فضای شهری را متغیر میسازد.
و هر چه ساختارها و محیط آن در رابطه با استفاده ازمصالح موجود و تکنولوژیهای مربوطه که بکار میرود کم عمرتر باشند مسائل عمدهتر و منفیتری در آینده گریبانگیر فضاهای شهری و در نتیجه کند کردن توسعه پایدار و بطور غیر مستقیم معماری پایدار میگردد.
در تحقیقاتی که در کشورهای پیشرفته در رابطه با معماری پایدار و شهر پایدار انجام گرفته مشخص گردیده که ساختارها و در نتیجه فضاهای شهری با استفاده از انرژیهای مختلف میتواند به کم عمر در نتیجه ناپایدار و عمر متوسط با پایداری نسبی و پایدار بمعنی واقعی خود تقسیم میگردد.
ساختارهایی که برای آنها از سیستمهاو تکنولوژی معمول امروزی استفاده میگردد چه از نظر اقتصادی و چه از نظر زندگی صحیح عمر کمی را دارا هستند و بعنوان (لایت گرین) معرفی میگردند.
ساختارهایی که با تکنولوژی پیشرفته مانند استفاده از انرژی خورشیدی یا نیروی باد یا آبهای تولیدی از بارندگی و بازگیری انرژی از فاضلاب و تبدیل زبالهها به انرژی تمیز میتواند بعنوان ساختارهایی با عمر متوسط تلقی گردند و به آنها (ماید گرین) گفته میشود.
ساختارهایی که اصولاً از شبکههای تولیدی شهری استفاده نمیکنند و کاملاً خودیار هستند و تا حتی انرژی تولیدی از آنها میتواند به مصرف دیگران نیز کمک نماید واز مصالحی ساخته میشوند که از محیط طبیعی خود گرفته و با تکنولوژیهای مدرن و پایدار متدولوژی طراحی آنها دنبال میگردد. در این نوع ساختارها عایق بودن آنها کاملاً مورد توجه قرار میگیرد و نحوه قرارگیری آنها در محیط به طریقی است که کاملاً با فضای اطراف خود و عناصر دیگر محیطی تلفیق گردد و هیچگونه ناهماهنگی با اطراف خود نخواهد داشت.
سیستم ذکر شده بعنوان کاملا پایدار تلقی میگردد و عمر آن نامحدود و بنام (دارک گرین) مشخص است.
همانطوری که مشخص است رابطه و نسبت احجام ساختاری و نحوه قرار گرفتن آنها با یکدیگر و فضای باز اطراف آن به طریقی بایستی مورد طراحی قرار گیرند که فضای سبز سرانه هر چه بیشتر بوده و حتیالامکان از انرژیهای طبیعی استفاده گردد وبدین صورت مونواکسید کربن تولیدی از سوختهای فسیلی و غیره میتواند به اکسیژن تبدیل گردد و محیط زندگی را سالمتر و مطبوعتر نماید.
برای مثال میتوانیم مقدار تولیدات مونواکسیدکربن و سرانه و رابطههای نسبی آن را در کشورهای مختلف بصورت زیرمورد توجه قرار دهیم.
آمریکا = 5.85 تن انگلستان = 2.92 تن ژاپن = 2.35 تن اروپا = 2.31 تن چین = 0.65 تن هندوستان = 0.23 تن
بس بدین نتیجه میرسیم که میکروکلیما میبایستی به طریقی مورد توجه قرار گیرد که راحتی و سلامتی هرچه بیشتر را برای انسانها فراهم آورد و این خود میتواند هدف والائی باشد که طراحان و مسئولین برنامهریزی شهری مورد توجه کامل قرار دهند که بلکه بتوانیم برای آیندگان محیطی هر چه طبیعیتر و سالمتر فراهم آوریم و آیندگان را هر چه بیشتر با مسائل محیطی و تنفس غیر سالم و محیط غیرطبیعی و فضاهای مسکونی غیرقابل سکونت و شهرهای بر سرو صدا و آلوده مواجه ننمائیم.
بس بدینترتیب میتوان نتیجه گرفت که حرکت در جهت جوابگوئی به احتیاجات مسکن نمیتواند فقط فناوریهای نوین و تکنولوژیهای پیشرفته را صرفاً بعنوان ازدیاد یا سرعت بخشیدن به این جوابگوئی دنبال نمود بلکه میبایستی حتیالامکان در روندهای طراحی و اجرای ساختارهای شهری و غیر شهری و تنظیم فضاهای باز (لنداسکپبینگ) متدولوژی طراحی را متوجه انتخاب مصالح طبیعی و در رابطه با فرهنگ اجتمایی و محیط آن در نظر گرفت .
تحقیقات میبایستی در جهت بوجود آوردن و بیدا کردن مصالح و تکنولوژیهای نوین جهت سرویسها و تاسیسات مربوط به آن حرکت نماید که در حال و آینده از آلیاژها و سیستمهای نوین استفاده نماید که در رابطه با پایداری و هرچه بیشتر دور اندیشی در جهت بوجود آوردن محیطی باشیم که هرچه ممکن است زندگی آیندگان را آسانتر و سالمتر نماید.
یا به معنی بهتر هر چه روند طراحی و ساخت و ساز و دخل و تصرف در محیطی که به ما هدیه شده به طریقی انجام گیرد که صرفهجوئی بیرویه مدنظر نبوده بلکه هر چه بیشتر در تحقیق و ساخت محیط هزینه نمائیم عمر ساختارها بیشتر و بازده آن هر روز بیشتر خواهد بود و در نتیجه هزینه کردن بیشتر در طول زمان ارزانتر و قابل استفادهتر و صرفهجویانهتر خواهد بود
وبلاگ تکنولوژی ساختمانی